عنوان مقاله

متن مقاله

نظرات

معرفی و بررسی کتاب بازیکن تیمی ایدئال

+ خلاصه کتاب

200 نفر این مقاله را خواندند
9 دقیقه وقت برای خواندن نیاز دارید
بدون نظر

کتاب بازیکن تیمی ایدئال می‌خواد توضیح بده که کدوم ویژگی‌های فردی باعث میشه یک عضو گروه، به عنوان یه «بازیکن تیمی ایدئال» در نظر گرفته بشه. پس تمرکز اصلی این کتاب بر این نیست که چطوری باید کار گروهی انجام داد یا رفتارهای گروهی باید چطوری باشه؛ بلکه تمرکز کتاب بازیکن تیمی ایدئال روی این نکته‌ست که افراد باید چگونه باشن تا کار گروهی ممکن بشه. توی این مقاله از آژانس دیجیتال مارکتینگ کاسبی می‌خوایم با کتاب بازیکن تیمی ایدئال بیشتر آشنا بشیم.

خلاصه کتاب بازیکن تیمی ایدئال

کتاب بازیکن تیمی ایدئال سه ویژگی رو برای یه بازیکن تیمی ایدئال لازم می‌دونه: پرولع، فروتن و هوشمند. بر اساس این کتاب هر سازمانی اگه بخواد فرهنگ موفقی داشته باشه، لازمه که ویژگی‌های کارکنان ایدئالش رو مشخص و واضح کنه؛ به عبارت دیگه سازمان باید به این پرسش پاسخ بده: «ما می‌خوایم همه کارکنان چه ویژگی‌هایی داشته باشن؟».

ادعای کتاب بازیکن تیمی ایدئال اینه که همه اعضای یه سازمان باید این سه ویژگی کلیدی رو داشته باشن. ولی ببینیم منظور کتاب بازیکن تیمی ایدئال از این سه تا ویژگی چیه.

1.پرولع: این افراد همیشه به دنبال چیزهای بیشتری‌ان و به ندرت پیش میاد که نیاز باشه تا هُل داده بشن تا سخت‌تر کار کنن. ولع به دو دسته تقسیم میشه: ولع مفید و ولع مضر. ولع مفید باعث میشه فرد به دنبال این باشه که کارهای بیشتری انجام بده و ولع مضر باعث میشه فرد توی مسیری خودخواخانه هدایت بشه و به دنبال منافع شخصی باشه و نه منافع گروه.

2.فروتنی: این ویژگی مهم‌ترین و ضروری‌ترین خصوصیت یه بازیکن تیمی ایدئاله. خیلی از مدیرها، کارکنان مغرور رو تحمل می‌کنن، با این توجیه که این کارکنان کارشون رو به خوبی انجام میدن. اما این مدیرها به این نکته توجه ندارن که رفتار این کارکنان مغرور چه تأثیری روی کارکنان دیگه میذاره. افرادی که فاقد فروتنی هستن، به دو گروه تقسیم میشن:

3.افرادی که علنا متکبرن. این افراد توجه زیادی به خودشون جلب می‌کنن و تشخیص اون‌ها کار ساده‌ایه.

4.افرادی که اعتماد به نفس ندارن. این افراد معمولا استعدادها و سهم خودشون رو توی کارها ناچیز به حساب میارن و به اشتباه فروتن پنداشته میشن. در حالی که حضور این افراد هم به گروه ضربه می‌زنه، چون این افراد حاضر نیستن از عقاید خودشون دفاع کنن و یا مشکلاتی رو که می‌بینن به راحتی بیان کنن.

5.هوشمندی: منظور از این ویژگی، توانایی فکری نیست؛ منظور اینه که فرد رفتار معقولی با دیگران داره. منظور از «رفتار معقول» چیه؟ یعنی سوالات خوب می‌پرسه، به دیگران گوش میده، در مکالمه خودش با دیگران، به اون‌ها توجه می‌کنه و غیره. افراد هوشمند معمولا می‌دونن که توی موقعیت‌های گروهی چه اتفاقی داره رخ میده.

خلاصه کتاب

کتاب بازیکن تیمی ایدئال در این رابطه به مدیرها هشدار میده که نباید فردی که هیچ کدوم از این ویژگی‌ها رو نداره و یا فقط یکی از این سه رو داره، استخدام کنن یا حتی توی سازمان نگه دارن. اگه قراره فردی دو ویژگی از این سه ویژگی رو داشته باشه، داشتنِ فروتنی و ولع بهترین گزینه‌هاست؛ چون به چنین افرادی میشه بازخورد داد و همچنین میل به پیشرفت توی اون‌ها وجود داره.

مطالعه کنید  پیش‌ بینی بیت کوین تا سال 2032

خطرناک‌ترین افراد، «سیاست‌بازان زبردست» هستن؛ یعنی کسایی که هوشمند و پرولع هستند، ولی فروتن نیستن. اون‌ها به تنهایی می‌تونن یه گروه رو خراب کنن. این افراد به شکل زیرکانه‌ای جاه‌طلب هستن و فقط نفع شخصی براشون مهمه.

از اونجا که این افراد هوشمندن، به راحتی می‌تونن ادای یه فروتن رو دربیارن و به همین دلیل خیلی از مدیرها اون‌ها رو تشخیص نمیدن.

جملاتی از کتاب بازیکن تیمی ایدئال

 با هم چند تا از جملات این کتاب رو ببینیم:

  • «فروتنی این نیست که خودت را کوچکتر به شمار آوری، بلکه این است که به خودت کمتر فکر کنی.»
  • برچسب‌زنی نادرست به یکی از اعضای تیم [فلانی سیاست‌باز زبردست است و غیره]، حتی در خفا یا به شوخی، ممکن است آسیب‌زا باشد.
  • مطمئن‌ترین شیوه برای تضمین پا گرفتن کار تیمی در یک سازمان این است که فقط بازیکنان تیمی ایدئال استخدام کنیم. البته، این کار نه ممکن است و نه شدنی [!].
  • فروتنی، ولع و هوشمندی خصلت‌هایی ذاتی نیستند، بلکه افرادی که میل به پذیرش آنها داشته باشند می‌توانند این خصلت‌ها را اختیار کنند.

بررسی کتاب

بررسی کتاب بازیکن تیمی ایدئال

یکی از نقاط قوت کتاب بازیکن تیمی ایدئال  اینه که نصف اون داستانیه. آدم‌ها با داستان بهتر ارتباط برقرار می‌کنن. همچنین داستان باعث میشه تا نویسنده از دنیای مفاهیم فاصله بگیرن و ملموس‌تر سخن بگن. اما دقیقا نقطه ضعف کتاب هم توی داستان اونه.

مثلا شخصیت اصلی داستان (جف) -که چون پررنگ‌ترین شخصیت داستانه، انتظار میره ابعاد مختلف شخصیتی اون به خوبی ترسیم شده باشه-  یک بُعدیه. جف چیزی نیست به جز مدیر شرکت. گویی هیچ مسئله دیگه‌ای توی زندگیش نداره.

البته گاهی اوقات بخش‌هایی از داستان توی خونه جف می‌گذره و به مکالمه اون با همسرش مربوطه، ولی حتی این مکالمات هم کمکی به چند بُعدی بودن شخصیت جف نمی‌کنه. مکالمات اون و همسرش هم کاملا کاریه و نویسنده به جای همسر جف، می‌تونه شخصیت یه مشاور شرکت رو هم قرار بده.

ممکنه در پاسخ به این ایراد گفته بشه که موضوع کتاب در مورد ویژگی‌های یه عضو گروهه و لزومی نداره که مناسبات خانوادگی جف وارد داستان بشه، چون ارتباطی به داستان پیدا نمی‌کنه. جف قراره که افرادی رو برای شرکتش استخدام کنه و مسئله‌ش اینه که نمی‌دونه باید دنبال چه ویژگی‌هایی در متقاضیان استخدام باشه و این ویژگی‌ها رو چطور تشخیص بده.

این حرف درسته، ولی مسئله اینجاست که انسان رو نباید توی خلأ دید. انسانی که وارد فضای کار میشه، بخش‌هایی از زندگی شخصی خودش رو همچنان توی ذهن داره و همین انسان وقتی وارد فضای زندگی شخصی میشه، بخش‌هایی از زندگی کاری خودش رو توی ذهن داره.

توی کار تیمی این مسئله حتی چندین برابر خودش رو نشون میده؛ چون ما با چندین انسان سروکار داریم که هر کدوم زندگی‌های شخصی خودشون رو دارن و طبیعتا مسیر زندگی‌هاشون روی مسیر کار هم تأثیر میذاره. البته این تأثیرگذاری باید در حد معقول باشه.

اصلا به همین دلیل هم هست که ما توی سایت کاسبی، توی بعضی از مقالات به زندگی شخصی افراد موفق و ناموفق توی کسب‌و‌کار می‌پردازیم، چون معتقدیم زندگی و کار دو فضای کاملا منفک و جدا از هم نیستن و روی هم تأثیر میذارن.

مطالعه کنید  دیجیتال مارکتینگ چیست ؟

پس برای آشنایی با موفقیت آدم‌های موفق و عدم موفقیت آدم‌های ناموفق باید به زندگی شخصی‌ اون‌ها هم توجه کرد. مثلا ما توی مقاله «دین استیو جابز چه بود؟» به ابعاد معنوی زندگی استیو جابز توجه کردیم که خودش معتقد بود جزو عوامل مهم موفقیت توی کارشه و یا توی مقاله «سایت سیلک رود» به زندگی شخصی یه آدمی به اسم راس اولبریکت پرداختیم که بزرگ‌ترین سایت توزیع مواد مخدر رو راه‌اندازی کرد.

برگردیم سر موضوعی که داشتیم در موردش حرف می‌زدیم. گفتیم که آدمی که وارد فضای کاری میشه، بخش‌هایی از زندگی شخصی خودش رو همچنان توی ذهن داره و همین انسان وقتی وارد فضای زندگی شخصی میشه، بخش‌هایی از زندگی کاری خودش رو توی ذهن داره.

توی این کتاب، دومی در مورد جف رخ میده؛ اون وقتی وارد زندگی شخصی میشه، همچنان ذهنش مشغول کاره و به همین دلیل هم گاهی مضطربه و با همسرش سخن میگه. اما از اولی هیچ خبری در این کتاب نیست. برای مثال میشه داستان رو به این صورت دید که همسر جف به اون اعتراض داره که چرا مثلا حتی تعطیلات آخر هفته رو هم صرف کار می‌کنه (یه جایی از داستان، جف آخر هفته رو هم توی شرکته) و این اعتراض قطعا روی روند کار و داستان می‌تونه تأثیرگذار باشه.

یا درددل جف با یکی از همکارهاش در مورد زندگی خانوادگی، باعث نزدیکی بیشتر جف به اون همکار میشه و این ماجرا هم می‌تونست روی روند داستان اثر بذاره. البته داستان کتاب به همین صورتی که الان توی کتاب تعریف شده، قابل درکه؛ چرا که باعث میشه داستان به صورت کوتاه و نُقلی از آب دربیاد و اون چیزی رو که می‌خواد بگه، به خوبی به مخاطب منتقل کنه.

جملاتی از کتاب

حرف پایانی در مورد کتاب بازیکن تیمی ایدئال

این کتاب می‌خواد دو چیز رو به مخاطب خودش منتقل کنه: چطوری سه تا فضیلت اصلی یه بازیکن تیمی ایدئال رو تشخیص بدیم؛ و چطوری این سه تا فضیلت رو توی خودمون و دیگران پرورش بدیم. این سه تا فضیلت چیا هستن؟ ولع، هوشمندی و فروتنی.

نصف این کتاب به زبان داستانی بیان میشه و داستان یه شخصیتی رو به اسم جف شانلی تعریف می‌کنه که بعد از اینکه عموش بازنشسته شد، حالا اون مدیر شرکت عموش میشه و می‌خواد که این شرکت رو توی همون مسیری که عموش هدایت می‌کرده پیش ببره.

کتاب با جمله‌ای از کتاب مقدس مسیحی‌ها (انجیل) تموم میشه: «غرور ریشه همه گناهان است». این جمله به یکی از اون یه فضیلت مربوط میشه که به نظر نویسنده مهم‌ترینشونه: فروتنی. این مقاله رو با جمله‌ای از قرآن به اتمام می‌رسونیم:

«متکبرانه روی از مردم برمگردان، و در زمین با ناز و غرور راه مرو، همان خدا هیچ خودپسند فخرفروش را دوست ندارد».

منابع

منبع اول              منبع دوم              منبع سوم

ما توی آژانس دیجیتال مارکتینگ کاسبی عاشق اینیم که داستان بگیم و داستان بشنویم ! اگر تو هم مثل ما هستی دو تا پیشنهاد جذاب برات دارم . حتما مقالات زیر رو هم مطالعه کن و نظراتت رو برامون بنویس :

5/5 - (6 امتیاز)

نظرات

هنوز برای این مطلب، نظر ثبت نشده است
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می‌کنید
ثبت نظر
keyboard_arrow_up